English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (7998 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
at work U دست درکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
copyright U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
copyrights U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
stick U پیچ درکار تحمل کردن
bigbrother U رهبر درکار یا عقیدهای
electromagnetic interference U مداخله الکترومغناطیسی درکار رادارها
supererogation U زیاده روی درکار خوش خدمتی
that depends U تا چه شرایطی درکار باشد
There must be a catch(trick)in it. U باید حقه ای درکار باشد
There is some hocus – pocus . I smell a rat . Ther is a trick in it . U کلکی درکار باید باشد ( هست )
To put ones nose into other peoples affairs . U درکار دیگران فضولی کردن
Something is wrong. U عیبی درکار [این موضوع] است.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com